پارت صد و بیست

زمان ارسال : ۲۲۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

داخل آسانسور عصبانی بودم. به دستم توی دستش نگاه کردم و گفتم:

ـ دستمو ول کن. داری اسیر می بری؟

ـ حرف نزن. می‌‌خوام تکلیفت رو روشن کنم.

در آسانسور باز شد و پیاده شدیم و از حیاط بیمارستان گذشتیم و کنار خیابان رسیدیم. در ماشین را ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید